منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 72
بازدید ماه : 285
بازدید کل : 35942
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



<-BlogTitle->


<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
قالب وبلاگ
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ] [ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

کوچه هایمان رابه نامشان کردیم که هر گاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم گذر گاه کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم این شهدا بودند که تو اون سرما و گرما دلا دلا راه میرفتن تا ما الان راست راست راه بریم زیر بار زور وخفت نرفتند تا امروز ماها بتونیم با آرامش زندگی کنیم شب با خیال راحت سرمونو روی بالش بزاریم پس بیاین کاری کنیم که شرمنده ی شهدا نباشیم تا اگر روزی از ما پرسیدند بعد ما چیکار کردید جوابی داشته باشیم سر افکنده نباشیم
نويسندگان
آخرين مطالب
موضوعات وب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 19
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 4
:: بازدید هفته : 72
:: بازدید ماه : 285
:: بازدید سال : 884
:: بازدید کلی : 35942
نویسنده : فائزه
20 / 1 / 1395

آن جاجنگ سخت بود/این جا جنگ نرم است

آن جا امام بود /این جاهم امام است

آنجا جهاد اصغربود/این جا جهاداکبر است

آن جا چمران وصیاد بود/این جا من وتو هستیم

لیک فقط شهادت مزد واقعی مجاهدان راه خداست....

آن روزکه دشمن به جانمان حمله کرد

شهدا مارو شرمنده کردند

نکند این روزها که دشمن به ناممان حمله کرده

باز هم شرمنده ی شهدا شویم...


:: بازدید از این مطلب : 1836
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
20 / 1 / 1395


:: بازدید از این مطلب : 1039
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
6 / 2 / 1394

از سن امروز من تا سن آنروز تو

نمی دانم چند روز فاصله است...!

ولی بزرگی به فاصله هایی که طی کرده ایم نیست

فاصله های زیادی را طی نکردی......

اما تا خدا رفتی....

روح تو به بلندای آسمان بود

روح تو دستی به آسمان هفتم داشت

روح تو بانماز های شب واستغفارها و-چشمان زیبای گریان-هم آغوش با الهی العفوخو

گرفته بود تو بزرگ بودی و بی همتا

تو دلتنگ کربلا بودی.....


:: بازدید از این مطلب : 1266
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
6 / 2 / 1394

شهدا دعا داشتند/ادعا نداشتند

نیایش داشتند/نمایش نداشتند

حیا داشتند/ریا نداشتند

رسم داشتند/اسم نداشتند

وما تا ابد به آنها که قمقمه هایشان را دفن کردند تا یاد آب نکنندمدیونیم....

برای روح مردان بی ادعایی که عاشقانه رفتند صلوات...

 


:: بازدید از این مطلب : 916
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
31 / 1 / 1394

صادق به آقا مرتضی گفت:باب شهادت هم دیگر بسته شد

جنگ تمام شده بود

ولی آقای آوینی جواب داد:اینطور نیست شهادت یک لباس تک سایز است

هروقت وهرزمان اندازه ات را به لباس شهادت رساندی

هرجاکه باشی با شهادت از دنیا میروی.

چند ماه بعد صادق جنگی را وهابیون توی لاهور ترور کردند

یک سال بعد هم آقا مرتضی رفت

خودشان را اندازه لباس شهادت کرده بودند


:: بازدید از این مطلب : 1178
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
31 / 1 / 1394

اتل متل سمانه یه دختر شهیده

یه دختری که هیچوقت بابا جونو ندیده

بابا وقتی شهید شد مامان حامله بوده

بعد که سمانه اومد دیگه جنگی ندیده

مامان زود ازدواج کرد بایه مرد غریبه

سمانه حالااونو بابای خود میدونه

هیشکی بهش نگفته باباش یه مرد دیگه ست

باباش تو آسمون تویه دنیای دیگه ست

هیشکی بهش نگفته باباش چه مهربون بود

چه ابروی کمونی باباش چه خوش زبون بود

هیشکی بهش نگفته باباش یه قهرمون بود

تو دشت های شلمچه باباش یه دیده بون بود

سمانه قد کشیده بزرگ شده ماشالله

داره میره دانشگاه دانشجو اون حالا

حراست دانشگاه عاصی از دست اون

مدام باید بهش بگن موهات اومده بیرون

هفت قلم آرایش ویه مانتو کوچولو

شلوار برمودا وکفش های مثل پارو

تا حالا این دخترو بهشت زهرا نبردن

حتی جلوش اسمی از خون شهید نبردن

خانواده میگه که بزار یکم خوش باشه

باباش که رفتی طفلی بزار که این خوش باشه

داره دلم می سوزه از بس که بی مرامیم

مگه شهید رفته که ما بخوریم وبخوابیم؟

تو اون دنیا جواب باباش رو چی میدیم ما؟

اگه یه وقت بپرسه امانتم چی شد ها؟

حتی اگه سمانه باباش شهید نباشه

دختر شهر شهید باید اینجوری باشه؟

 


:: بازدید از این مطلب : 935
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
31 / 1 / 1394

به مادر قول داده بود برمیگردد......

چشم مادر که به جنازه ی بی جمجمه ی پسرش افتاد

لبخند تلخی زد وگفت:پسرم اگه سرش میرفت قولش نمیرفت


:: بازدید از این مطلب : 808
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
23 / 1 / 1394

شادی روح شهدا صلوات

اللهم صل علی محمد وال محمد


:: بازدید از این مطلب : 1172
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
23 / 1 / 1394


:: بازدید از این مطلب : 1197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فائزه
23 / 1 / 1394


:: بازدید از این مطلب : 1303
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
کوچه هایمان رابه نامشان کردیم که هر گاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم گذر گاه کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم این شهدا بودند که تو اون سرما و گرما دلا دلا راه میرفتن تا ما الان راست راست راه بریم زیر بار زور وخفت نرفتند تا امروز ماها بتونیم با آرامش زندگی کنیم شب با خیال راحت سرمونو روی بالش بزاریم پس بیاین کاری کنیم که شرمنده ی شهدا نباشیم تا اگر روزی از ما پرسیدند بعد ما چیکار کردید جوابی داشته باشیم سر افکنده نباشیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شهدای نوجوان هشت سال دفاع مقدس آذربایجان شرقی و آدرس faezeh79.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.